این گزارش تصویری، نگاهی دارد به برخی از درگیریهای نظامی این سیاره جنگ زده.
کشمیر: از سال1947 و پس از تقسیم شبه قاره هند، کشمیر همواره شاهد نزاع و درگیری بین هند و پاکستان بوده است. پس از شکلگیری 2کشور هند و پاکستان، 3 جنگ عمده بر سر اختلافات مرزی در کشمیر بین 2کشور رخ داده و این منطقه شاهد زدوخوردهای متعددی بوده است. ناآرامی در کشمیر هند نیز طی این دههها ادامه داشته است.
چندی پیش در پی مرگ 2 نوجوان مسلمان غیرمسلح، تنش در این منطقه دوباره بالا گرفت. در تصویر یک مسلمان کشمیری گاز اشکآوری را که توسط پلیس هند شلیک شده است ، به سوی نیروهای پلیس پرتاب میکند. این حادثه مربوط است به اجتماع یک ماه اخیر معترضان در خیابانهای سری نگر، مرکز کشمیر هند که طی آن پلیس تلاش میکرد با شلیک گاز اشک آور، تظاهرات را پراکنده کند.
چین: یک زن اویغور با دقت از لابهلای حصارهای امنیتی، سربازان چینی را مینگرد که شهر ارومچی، مرکز ایالت سینکیانگ را (در ژوئیه گذشته) تحت کنترل دارند. این ایالت خود مختار در شمال شرقی چین، محل زندگی 13گروه قومی عمده است که بزرگترین آنها، اویغورها هستند که 45درصد جمعیت ایالت را تشکیل میدهند.
اگر چه سینکیانگ منطقهای خود مختار محسوب میشود، اما برخی اویغورها از اواسط دهه1990 خواهان استقلال کامل آن از چین بودهاند. درحالیکه چین برای یکپارچه کردن ساختار اجتماعی سین کیانگ تلاش میکند، تنشهای قومی همراه با سرکوب مذهبی و تفاوت سطح اقتصادی بین چینیها با اویغورها، تنها به بدتر شدن شرایط منجر شده است. هنگامی که در ژوئیه گذشته اویغورها در ارومچی سر به شورش برداشتند، نیروهای دولت مرکزی با خشونت دست به سرکوب معترضان زدند که حداقل 150 کشته به جای گذاشت.
چاد: درحالیکه چاد وارد پنجمین سال بروز جنگ داخلی خود میشود، چریکهای مخالف دولت همچنان مورد حمایت سودان، کشور همسایه چاد قرار دارند. چاد جنگزده اینک تبدیل به مکانی امن، نهتنها برای هزاران پناهنده منطقه دارفور، بلکه برای جنگزدگان جمهوری آفریقای مرکزی در همسایگی این کشور شده و این موضوع شرایط را بیش از پیش برای چاد وخیم کرده است.
در تصویر 3سرباز ارتش چاد، در جریان درگیری 2روزهای در ماه می گذشته، در حال استراحتند. در درگیری مذکور، ارتش چاد موفق شد مانع از تصرف پایتخت توسط چریکهای شورشی و سرنگونی حکومت شود.
شبهجزیره کره: با گذشت بیش از نیم قرن از پایان جنگ کره، روابط بین کرهشمالی کمونیست و کرهجنوبی دمکراتیک همچنان
پر تنش است. 2کشور هیچگاه یک قرارداد صلح رسمی را امضا نکردهاند و ایالات متحده همچنان 20هزار نیروی مسلح خود را در کرهجنوبی نگه داشته است. کیم جونگ ایل، رهبر کرهشمالی که در سال1994 جانشین پدرش شد، طی این سالها برنامه هستهای این کشور را بهرغم تلاشهای آمریکا برای محدود کردن آن، به پیش برده است.
در سال2006 کرهشمالی، نخستین آزمایش هستهای خود را انجام داد و دومین آزمایش در ماه می گذشته رخ داد. در تصویر، یک سرباز نگهبان کرهشمالی در مقابل یک سرباز نگهبان کرهجنوبی در منطقه غیرنظامی شده مرز 2کشور، دیده میشود. عکس در 19فوریه سال گذشته گرفته شده است.
پاکستان: استان سرحد شمال غرب و منطقه قبیلهای فدرال در پاکستان، از جمله بیثباتترین مناطق جنگی جهان به شمار میروند. این 2منطقه که در حاشیه مرز 1500مایلی پاکستان و افغانستان واقع شدهاند، در ماههای اخیر شاهد درگیریهای شدید شبه نظامیان اسلامگرا و ارتش پاکستان بودهاند. تصور میشود که رهبران ارشد القاعده ساکن این مناطق باشند. هواپیماهای بدون سرنشین ارتش آمریکا با هدف جستوجوی رهبران طالبان و تروریستهای القاعده دائما در حال گشتزدن بر فراز آسمان این 2منطقهاند.
در تصویر، یک سرباز پاکستانی در حال نگهبانی است، درحالیکه یک تانکر سوخترسان ناتو در پی حمله روز اول فوریه شبه نظامیان اسلامگرا در پیشاور منهدم شده و در حال سوختن است. درحالیکه طی سالهای اخیر افغانستان و عراق عمده توجه افکار عمومی آمریکا را بهخود اختصاص داده اند، این پاکستان است که امنیت، ثبات و مشارکت آن، نقش مهمی در پیروزی ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم ایفا میکند. اسلام آباد در پی افزایش فشار آمریکا، تلاش خود را برای جنگ علیه طالبان در محدوده مرزهای خود شدت بخشیده است. هرچند موفقیتهای اولیه ارتش پاکستان در عملیات ضدشورش علیه طالبان، به قیمت آوارهشدن غیرنظامیان و بیثبات شدن جامعه پاکستان تمام شده است.
فیلیپین: فیلیپین شاهد یکی از دیرپاترین جنگهای داخلی در میان کشورهای آسیایی بوده است؛ جنگی که تاکنون 4دهه به طول انجامیده و به قیمت جان 40هزار نفر تمام شده است. جنگ در سال1949 و پس از تشکیل یک گروه چریکی کمونیستی موسوم به ارتش جدید خلق آغاز شد؛ گروهی که هدف تشکیل آن، سرنگونی دیکتاتوری فردیناندمارکوس بود.
بهرغم مرگ مارکوس در سال1989، تلاش میانجیهای بینالمللی- شامل تلاش 20ساله نروژ که در سال2004 بدون رسیدن به نتیجه مطلوب ناتمام رها شد - برای پایان دادن به جنگ ناموفق بوده است. عمده شهرت ارتش جدید خلق در فیلیپین، به خاطر اتخاذ تاکتیکهای چریکی و به کارگیری کودکان و نوجوانان بهعنوان سرباز است. برآورد میشود که 40درصد نیروهای این گروه چریکی را کودکان و نوجوانان تشکیل میدهند. در تصویر، نیروهای ارتش فیلیپین در حال نگهبانی در یک برج دیدبانی مشاهده میشوند.
غزه: پس از انتخابات جنجال برانگیز پارلمانی در فلسطین که 4 سال پیش برگزار شد و حماس در آن به پیروزی رسید و درگیریهای پس از آن، جنبش حماس، کنترل کامل منطقه فقرزده و پوشیده از ماسه و خاک غزه را در سال2007 به دست گرفت. اسرائیل تحریمهای غزه را تشدید کرد.
در دسامبر سال 2008، اسرائیل عملیات گستردهای را با هدف نابودی توان نظامی حماس آغاز کرد. اسرائیل با اتهامات استفاده از فسفر سفید و نیز هدف قراردادن کور فلسطینیها- مسلح یا غیرمسلح- و کشتن غیرنظامیان مواجه شد. در تصویر، یک مرد فلسطینی در پی حمله هوایی ارتش اسرائیل در 5ژانویه سال2009 لابهلای آوار به جا مانده، خانه ویرانشدهاش را جستوجو میکند.
هند: به گفته مانموهان سینگ، نخستوزیر هند، حزب کمونیست (مائوئیست) این کشور، بزرگترین چالش داخلی است که تاکنون هند با آن روبهرو شده است. آغاز فعالیت حزب کمونیست هند در سال1967 و بهصورت یک شورش روستایی محدود بود، هرچند با گذر زمان، این جنبش از سطح یک طغیان محلی فراتر رفته و تبدیل به یک شورش منطقهای شده است که هدف آن سرنگونی حکومت هند و برقراری یک دولت مائوئیست است. طی یک دهه گذشته وسعت حوزه عمل این جنبش 4برابر شده و در حال حاضر 223بخش اداری این کشور را در بر میگیرد.
در تصویر، اعضای جنبش مائوئیست هند در حال اعتراض به افزایش کرایه اتوبوسها توسط دولت ایالت آندرا پرادش مشاهده میشوند.
افغانستان: تنها چند ماه پس از حملات تروریستی 11سپتامبر2001، نیروهای ایالات متحده، طالبان حاکم بر افغانستان و القاعده- متحد آنها- را از سریر قدرت در افغانستان به زیر کشیدند و حکومت جدیدی را به ریاست حامد کرزی روی کار آوردند. 8سال پس از آن زمان، برگزاری انتخابات هنوز نتوانسته ثبات را به افغانستان باز گرداند و شورش به رهبری طالبان همچنان بیداد میکند.
در دسامبر گذشته، باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا دستور اعزام 30هزار نیروی جدید را به افغانستان برای ملحق شدن به نیروهای خسته و فرسوده ناتو در این کشور صادر کرد و به این ترتیب مجموع نیروهای ائتلاف در افغانستان به حدود 150هزار نفر رسیده است. در تصویر، یک خانواده افغانی، نظارهگر تفنگداران دریایی آمریکا در نزدیکی مرجه در روز 16فوریه هستند.
نیجریه: پس از آنکه کنسارو-ویوا، یک فعال محیطزیست و همکارانش در دلتای نیجر در کشور آفریقایی نیجریه در سال1995 توسط حکومت نظامی وقت این کشور اعدام شدند، جنبش نظامی در این منطقه اعلام موجودیت کرد. سارو-ویوا به فقر و آلودگی زیستمحیطی در زادگاهش که ناشی از فعالیت شرکتهای نفتی در دلتای نیجر طی یک دهه بود، اعتراض داشت. اینک جنبش آزادی دلتای نیجر که در سال 2003 تشکیل شد، خواهان تخصیص درصد بیشتری از درآمد حاصل از نفت این منطقه و پاکسازی روستاها از آلودگیهای نفتی است.
در این تصویر که در سپتامبر2008 گرفته شده است، اعضای جنبش آزادی دلتای نیجر مشغول شادمانی و جشن پیروزی خود بر ارتش نیجریهاند. در 30 ژانویه گذشته، این جنبش آتش بس یکجانبهای را که خود در ماه اکتبر اعلام کرده بود، شکست. در دوره آتشبس چند ماهه اخیر، آدمربایی و حمله به شرکتهای نفتی موجب نگرانیهای بسیاری شد.
اوستیای جنوبی: اوستیای جنوبی، استان جدایی طلب گرجستان محسوب میشود که در مرز این کشور با روسیه واقع شده است. در سال1988 جبهه مردمی اوستیای جنوبی با هدف جدایی از گرجستان و الحاق دوباره به روسیه تشکیل شد. از آن زمان برخوردهای مسلحانه در این منطقه به کرات مشاهده شده است که مهمترین آنها در سالهای1991، 1992 و 2004 رخ داد. در سال2008 نیز با پیوستن روسیه به درگیری این جبهه علیه گرجستان، بار دیگر بر تنور درگیریها دمیده شد. در حال حاضر اوستیای جنوبی بهطور کامل تحت کنترل روسیه قرار دارد، هرچند سطح تنشها همچنان بالاست. در تصویر، کاروان نظامی روسیه در حال عبور از جادهای کوهستانی برای رسیدن به صحنه درگیریها در 9آگوست2008 مشاهده میشود.
کلمبیا: از سال1964 کشور کلمبیا واقع در شمال غربی آمریکای جنوبی، صحنه درگیری مسلحانه نه چندان شدید دولت این کشور، سازمانهای شبه نظامی، کارتلهای موادمخدر و نیروهای چریکی، مانند نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا (FARC) و ارتش ملی آزادی (ELN) بوده است. طی این مدت گروگانگیری، قاچاق موادمخدر و حملات تروریستی علیه غیرنظامیان جزو لاینفک زندگی روزانه مردم کلمبیا شده است. در تصویر، یک افسر مبارزه با موادمخدر کلمبیا دیده میشود که یک عدد دینامیت را از یک بسته بزرگ شامل 757عدد دینامیت در دست گرفته است. این محموله طی حمله دولت کلمبیا به یک انبار سلاح فارک در 3 نوامبر 2009 کشف و توقیف شد.
ایرلند شمالی: در سال1969 یک شاخه نظامی مخفی وابسته به شینفن (قدیمیترین حزب سیاسی در ایرلند که در سال1905 تأسیس شد) موسوم به ارتش جمهوریخواه موقت ایرلند، مبارزه خشونت باری را برای اخراج نیروهای بریتانیا از ایرلند شمالی آغاز کرد و تندروهای شینفن حتی امیدوار بودند که با جمهوری ایرلند(ایرلند جنوبی) دوباره متحد شوند.
از سال1972 و هنگامی که لندن بر سراسر اولستر (قلمروی ایرلند شمالی) اعلام حاکمیت مستقیم کرد، درگیری بالا گرفت؛ دورهای که موسوم به دوره اغتشاش شد و سرانجام در پی توافق جمعه خوب (با میانجیگری بیل کلینتون، (رئیسجمهوری وقت آمریکا) موج درگیری فرو خوابید. هرچند بقایای ناآرامی سیاسی در ایرلند شمالی هرازگاهی خود را نشان میدهد؛ مانند انفجار بمبی در یک اتومبیل در لورگان در مارس سال2009 که در تصویر مشاهده میشود.
دارفور، سودان: طی سالهای اخیر درگیری در دارفور در پی فعالیت جنبش حمایت از قربانیان دارفور که از آمریکا شروع شد، در سراسر جهان انعکاس گستردهای یافته است. این جنبش، خواهان پایان یافتن آنچه نسل کشی در دارفور را توصیف میکند، شده است. درگیریهای دارفور ریشه در شرایط جغرافیایی سودان دارد ؛ قدرت و منابع سودان عمدتا در شمال خارطوم، پایتخت این کشور متمرکز شده است و سایر مناطق کشور نادیده گرفته میشوند. در ابتدای سال2006 چریکهای ساکن منطقه دارفور در غرب سودان، در اعتراض به این شرایط، سلاح به دست گرفتند. مسلح شدن چادرنشینان عرب باعث بروز درگیری منطقهای میان این گروه و گروههای بومی دارفور شد.
این درگیریها از سال2003 به اینسو حدود 300هزار کشته بهجا گذاشتهاست. در حال حاضر آتش جنگ در این منطقه فرو خوابیده و صلحبانان سازمان ملل در محل حاضرند. این در حالی است که بیش از 400هزار آواره سودانی در اردوگاههایی خارج از مرزهای سودان به سر میبرند و حدود 2/1میلیون نفر نیز در داخل خاک سودان آواره شدهاند. در تصویر، پناهندگان سودانی در حال عبور از مقابل صلح بانان سازمان ملل در کشور چاد در روز 12مارس2009 مشاهده میشوند.
مکزیک: مکزیک کشوری توسعه یافته با یک طبقه متوسط قدرتمند و منسجم است که از گذشته همواره در حال مبارزه علیه قاچاق موادمخدر و درگیر خشونتهای مرتبط با آن بوده است. هرچند افزایش قتلهای مرتبط با موادمخدر طی ماههای اخیر در مکزیک، ناظران را نسبت به آینده این کشور نگران کرده است. تعداد افرادی که از ژانویه2007 به این سو در خشونتهای مرتبط با موادمخدر در مکزیک کشته شدهاند - حدود 10هزار نفر- از تعداد کشته شدگان ارتش آمریکا در عراق و افغانستان فراتر رفته است.
با آنکه فیلیپهکالدرون، رئیسجمهوری مکزیک به روند سرکوب باندهای موادمخدر شدت بخشیده است، 2شهر تیخوانا و سیوداد خوارز در مرز مکزیک با ایالات متحده که کانون بارگیری کوکائین و ماریجوانا به مقصد آمریکاست، تبدیل به دیگ جوشان خشونت شدهاند. در تصویر، یک مرکز ترک اعتیاد در سیوداد خوارز مشاهده میشود که در روز دوم آگوست2009، طی یک درگیری مرتبط با موادمخدر، دستکم 18 نفر در آن کشته و 5 نفر زخمی شدند.
اندونزی: از ابتدای دهه1960، 2استان پاپوا و پاپوای غربی در منتهیالیه شرق اندونزی برای جدا شدن از این کشور جزیرهای مبارزه کردهاند. در سال 1961 هلند براساس توافق نیویورک که مورد حمایت آمریکا نیز قرار داشت، این 2استان را بدون رضایت و توافق ساکنان آنها به اندونزی واگذار کرد.
در حالحاضر هرازگاهی برخوردهایی بین شورشیان پاپوا که سلاحشان تیر و کمان است، با ارتش اندونزی رخ میدهد. دسامبر گذشته، کلی کوالیا، رهبر جنبش پاپوای آزاد در درگیری با نیروهای اندونزی کشته شد. در تصویر، اعضای جنبش آزاد پاپوا طی یک کنفرانس مطبوعاتی در 21ژوئیه2009، ادعای دولت اندونزی را مبنی بر آنکه شورشیان در حمله سال2002 به معادن مس و طلا دخالت داشته اند، رد میکنند.
عراق: روز 13دسامبر سال 2003 و 9 ماه پس از اشغال عراق توسط ایالات متحده، نظامیان آمریکایی، صدام حسین، رئیسجمهوری
خلع شده این کشور را در مزرعهای در نزدیکی تکریت، زادگاهش دستگیر کردند. در پی این موفقیت، عراق بهمدت 3سال در جنگ داخلی و اغتشاش غرقشد و طی این مدت نیروهای آمریکایی مورد حملات شدید شورشیان قرار داشتند. اگرچه پس از افزایش تعداد نیروهای آمریکایی در سال2007 به پیشنهاد ژنرال دیوید پترائوس، ایالات متحده تلاش کرده است تا موج جنگ را در این کشور بخواباند، اما عراق همچنان از بیثباتی سیاسی و خشونت رنج میبرد. در تصویر، یک نظامی آمریکایی در روز25 اکتبر 2009 مقابل محل شورای موقت بغداد پاس میدهد، درحالیکه چند ساعت پیش از آن، یک اتومبیل مقابل این محل منفجر شده است.
یمن: یمن چند سالی است که در شمال و جنوب با گروههای داخلی در جنگ است. برخی تحلیلگران این جنگ را به نوعی اعمال قدرت عربستان در منطقه محسوب میکنند. عربستان، قدرت عمده سنی منطقه، حامی دولت یمن است و در مواردی حتی با بهرهگیری از جنگندهها و آتش توپخانههای خود در مناطق مرزی، در این جنگ دخالت میکند، هر چند هنوز برای اطمینان از پایبندی دو طرف درگیری به آتشبس، زود است. در تصویر، گروهی از حوثیها در حال عبور از منطقهای در نزدیکی مرز یمن و عربستان در روز 17فوریه مشاهده میشوند.
ازبکستان: مانند روسیه و سایر کشورهای به جا مانده از امپراتوری شوروی در قفقاز و آسیای مرکزی، ازبکستان نیز سالهاست که تلاش میکند- هر چند با دشواری- علیه گروههای شبهنظامی افراطی بجنگد و جمعیت مسلمانان میانه روی خود را با بقیه جامعه تلفیق کند.
رویه دولت ازبکستان در آزار و شکنجه مظنونان به تروریسم، موجب تیرهشدن رابطه دولتمردان ازبک با گروههای مسلمان محلی شده است. در سال2005، ماموران وزارت کشور و سازمان امنیت این کشور به سوی معترضان مسلمان در اندیجان، آتش گشودند که تعداد کشته شدگان این حادثه از 187نفر (آمار رسمی دولت) تا بیش از هزار و 500نفر (برآورد یک افسر اطلاعاتی سابق ازبک) بیان شده است. در تصویر، ساختمان سفارت ازبکستان در لندن در روز 17 می سال2005 دیده میشود که در پی قتلعام اندیجان، دیوارهای آن از سوی معترضان به رنگ سرخ در آمده است.
تایلند: رابطه دولت تایلند با جامعه مسلمان این کشور همواره تیره بوده است. مسلمانان این کشور عمدتا ساکن منطقه پاتانی در جنوب این کشور هستند. هرچند در سال2004 و هنگامی که چریکهای مسلمان، مبارزهای تمام عیار را برای جدایی از تایلند آغاز کردند، تنش به اوج خود رسید.بانکوک مدعی است که بهزودی ثبات به منطقه ناآرام جنوب باز خواهد گشت. این در حالی است که آمار کشته شدگان ناآرامیها رو به افزایش است. تا مارس2008 بیش از 3هزار شبه نظامی کشته شدند. در تصویر، سربازان تایلندی در حال بررسی جسد یک شبه نظامی مسلمان هستند که روز 15فوریه به ضرب گلوله کشته شد.
فارین پالیسی